از آنجا كه شهر بهبهان در آن زمان داراي حوزه ي علميه ي فعالي بود ، پس از طي دوران كودكي ، علوم مقدمات را در نزد عمويش مرحوم آيت الله شيخ ابراهيم محقق فرا گرفت و سپس دروس سطح و مكاسب را در نزد آيات عظام : شيخ عبدالهادي مجتهدي و سيد فرج الله مصطفوي فرا گرفت . او كه ديگر تمام دروس را در شهر بهبهان فرا گرفته بود ، براي كسب بيشتر علم به شهر قم ، مشهد و سپس به عراق و شهر نجف اشرف كه مهد عالمان بر جسته بود مسافرت نمود و از محضر حضرات آيات: شاهرودي (ره) ، حكيم (ره) ، ميلاني (ره) و وحيد خراساني استفاده ي فراوان برد. در نجف اشرف با زندگي طلبگي امورات زندگي را مي گذراند و پس از كسب علم و دانش از طرف حضرات آيات : شيخ عبدالنبي اراكي (ره) و حضرت امام خميني (ره) اجازه ي اجتهاد دريافت نمود و سپس به ايران بازگشت ودر جهت معرفي مذهب تشييع گام هاي زيادي برداشت و در هر جا كه به ايشان نياز بود ، به آنجا براي تبليغ مي رفت.
ايشان در زماني كه فرقه ي ضاله ي بابيت اقدام به فعاليت مي نمود ، براي روشنگري جوانان در شهرهاي ماهشهر ، اهواز، گناوه ، گجساران ، ياسوج و ... مجالس سخنراني برگزار مينمود و مردم را با هداف پشت پرده ي اين فرقه آشنا مي نمود.
ايشان بنا به توصيه ي آيت الله العظمي بهبهاني (ره) و بنا به در خواست بزرگان شهر آغاجاري با توجه به نبود روحاني در منطقه ي آغاجاري به منطقه آمد و تا آخر عمر شريفشان در اين منطقه در سمت امامت جماعت مسجد جامع آغاجاري به خدمت به مردم منطقه پرداختند. نامبرده مدتي امامت موقت جمعه ي شهرستان اميديه و مسئوليت عقيدتي ، سياسي نيروي انتظامي منطقه را هم بر عهده داشتند.
قبل از پيروزي انقلاب ايشان در بيداري نسل جوان و بيان مظالم ستمشاهي تلاش بسياري نمود و چندين بار به ساواك اميديه احضار و يك بار هم به دادگاه جهت محاكمه برده شد ولي ايشان چون رژيم شاه را باني فساد جامعه مي دانست ، هيچ زماني از افشاگري دست بر نمي داشت. ايشان قبل از انقلاب با راه اندازي راهپيمايي ها و سخنراني بر عليه شاه در پيشبرد مبارزات بر عليه شاه نقش مهمي داشت و هيچ راهپيمايي قبل ازانقلاب نبود كه ايشان سخنران آن نباشد، بطوريكه شهرباني سابق مامورين ويژه اي مختص ايشان گذاشته بودند كه ورود و خروج افراد را به منزل ايشان كنترل مي كردند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هم نامبرده همواره مدافع نظام بوده و در تمام راهپيمايي ها و ديگر مراسمات سخنراني مي نمود و هميشه تلاش داشته تا مردم را در مسير الهي هدايت و راهنمايي نمايد.
معظم له در 16 آذر سال 1386 بعد از مدتي بيماري دارفاني را وداع گفتند ودرشهر آغاجاري به خاك سپرده شدند.
از اين عالم وارسته چهار پسر و دو دختر به يادگار مانده است.
روحش شاد و يادش گرامي باد